21 ماهگی
سلام به همه دوستان گلم
امروز صبح وقتی رها رو به مهدکودکش بردم ، از همان در از بغلم آمد پایین و خودش ، کیف به دست سمت مربی اش رفت البته طبق عادت همیشگی یکم گریه می کرد، عزیز دل مامانی تقریباً دیگه عادت کرده ، خاله جونش میگه وقتی میرم دنبالش ، از در مهدکودک که میریم بیرون میگه کو بچه ها ، دوستام کو ؟
از وقتی که مهد رفته غذا خوردنش خیلی خیلی بهتر شده ، هر غذای جدیدی که می بینه وقتی یکم می خوره میگه این چیه ؟ کلاً خیلی سئوال می کنه و از این بابت خیلی خوشحالم
تقریباً می تونه بیشتر کلمه و جملات را تکرار کنه و به زبان بیاره ، همه میگن خیلی زود به حرف آمده و خوب صحبت می کنه ،
وقتی باباش از بیرون میاد، کیفشو می گیره و میگه چی خریدی ،
وقتی پیاز پوست می کنم ، بهش می گم رها پیش من نیا دارم پیاز پوست می کنم اون هم هر وقت اسم پیاز میاد ، الکی چشماشو تنگ می کنه و می ماله و میگه مامانی چشم ، مامانی چشم
کلمه سلام رو خیلی خوب میگه،پشت تلفن ، هر کی زنگ می زنه سلام می کنه و دائم تو خونه میگه مامانی سلام ، بابایی سلام
چند روز پیش پسته می خواست گفتم تموم شده باید بابایی بخر بعد آیفون رو برداشت گفت بابایی پسته بخر
کتاب دادستاناشو میگره پاره می کنه و میگه مامانی ، پاله کرد ( یعنی پاره شد ) بعد سرشو تکون میده
و کلی کارهای جالب و خنده دار دیگه ....
الهی فدای این دختر ناز برم من