رهاسادات  رهاسادات ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
رونیا ساداترونیا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

نفس های مامان و بابا رها و رونیا

امان از این شیطون بلا ها

1393/1/27 9:02
نویسنده : مامان
91 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه خصوصاً به گل عزیز بابا

دختر گل مامان، دیشب از خستگی راحت خوابیدی ، چرا ؟ الان بهت می گم ، دیروز قول بهت داده بودم ببرمت  خونه مامان جون پیش پریناز، از آنجایی که قول مامانی ، قوله ، بردمت ، اول پارک رفتیم ، چون مامان جون نبود بعد از بازی کردن رفتیم خونه مامان جون، اونجا جونم بهت بگه که با پریناز ، خونه رو سرتون گرفته بودین ، من و عمه جون و مامان جون ، حیران از کار شما ها ، هر کاری که پریناز می کرد شما هم تکرار می کردی ، پریناز ، کیفت رو می گرفت ، جیغ می زدی ، روسری منو می گرفت ، دنبالش می کردی ، آخر سر تمام وسایلها رو بردیم گذاشتیم روی بوفه !! ، یواشکی هم بهت گفتم دیگه دست پریناز بهش نمی رسهلبخند   موقع رفتن هم ، یک ده دقیقه ای پریناز کاپشنت رو گرفته بود و می گفت نرین ، و شما هم می گفتی ، کاپشنم رو بده ، کاپشنم رو بده و...

ساعت 10 شب بود که آمدیم خونه ، آخر شب ، همش بهم می گفتی می خوام بخوابم ، من و بابایی با تعجب !!!! بهم نگاه می کردیم و می خندیدیم ، تو خواب !!! ولی ساعت 12 شب بود که بدون دردسر خوابیدیخواب

امروز صبح هم باز داشتی صبح زود بیدار می شدی ، آخه یکبار بهم گفتی مامانی دورم بده ولی خدا بهم رحم کرد و دوباره خوابیدی ، چون عزیز گلم اگه زود بیدار بشی ، تا من تو کوچولو رو ببرم مهد کودک ، ادارم دیر میشه و....

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)