23ماهگی
با سلام به همه دوستان
دختر گل ما تا الان 23 ماه 6 روزشه ، وای که چقدر شیرین شده ، یه حرفهایی می زنه که آدم شاخ در میاره ، عزیز ما خیلی خوب حرف می زنه ، تقریباً تمام کلمات و جملات ر و می گه، البته به زبون بچه گونه که خیلی هم شیرین و بامزه ،
چند روز پیش رفتم براش کفش بخرم ، داشتم به ویترین کفش ها نگاه می کردم ( یک سمتش بچه گونه بود و سمت دیگش زنانه) ، که یکدفعه گفت این کفشها برام بزرگه ، من نمی خوام ، هر چی هم پاش می کردم می گفت برام بزرگه نمی خوام ، خلاصه بعد از مدتی کلنجار رفتن باهاش یه کفش خوشگل براش خریدم ( یه کفش سفید با یک پاپیون قرمز روش ) ، وقتی پاش کردم گفت : چه کفش خوشگلی ، خیلی قشنگه، دیگه همان کفش ها پوشید از مغازه بیرون رفتیم
چند شب پیش وقتی می خواستم بخوابونمش ، به باباش می گفت ، بابایی چطوری ، حالت خوبه ، مامانت خوبه ، بابات خوبه ، کلی خندیدم ، پشت تلفن هم همین حرفها رو می زنه و دل همه رو می بر ه
کلی هم شعر بلده ،عموزنجیر باف ، شبها که ما می خوابیم آقا پلیسه بیداره ، یه توپ دارم قل قلیه ، یکی بود یکی نبودو....
از عادتهای بد دخمل ما هم اینه که خیلی بغلیه و کمتر خانوم خانومها راه میره ، شبها قبل از خواب حتماً باید بغلش کنی و راش ببری تا خواب بره ، اون هم فقط بغل مامانی
راستی چون زمان تولد دخمل مون ، من مریض بودم ، قراره یه تولد کوچولو براش بگیریم ، فکر کنم برای دو هفته دیگه بشه ، منظره عکساش باشین