وروجکهای من
سلام به همگی الخصوص دو وروجک مامان
می خوام یکم از این دو گل خوشگل خودم بگم از شیطنتاشون ، بزرگ شدنشون و...
گل اولم رها خانوم دیگه برای خودش خانمی شده دیگه چیزی به تولد 5 سالگیش نموده تصمیم دارم تولدشو تو مهد کودک بگیریم ، تو فکرم که برای تولدش چی بخرم ، خیلی کنجکاو شده و هر چیزی رو سئوال می کنه و همش به من میگه ، این یعنی چی ؟؟ بعضی اوقات سئوالاتی می کنه که نمی دونم چی جوابشو بدم
خیلی به من وابسته هست ، خیلی سعی می کنم این وابستگیشو کمتر کنم ، فکر کنم با دادن مسئولیت بهش یکم موفق شدم ،
گل دومم رونیا خانوم که دیگه بزرگ و خانوم شده الان یکسال نیم رو رد کرده ، کارهاشو دوست داره خودش انجام بده مخصوصاً غذا خوردن ، مثل دیروز که یک پارچه زیرش پهن کردم و بشقاب پلو رو جلوش گذاشتم ، دیدم داره با بشقاب حرکت می کنه و به سمت میز تلویزیون میره هر چی بهش گفتم نکن گوش نداد و آخر سر تمام پلوها رو توی فضای حال پخش کرد ، نمی دونم تازگیها عادت کرده غذاهاشو می بره روی میز تلویزیون می خوره !! عاشه اینکه یک لیوان بهش بدی و یک قاشق و بهم بزنه ، هر کی آب بخواد اون هم بلافاصله می خواد ، خیلی آب رو دوست داره البته هم خوردن و هم آب بازی رو ، همش دلش می خواد بره داخل حموم و آب بازی کنه ، همش می گه آب بدیدن ، وقتی آب بهش می دم یک کاسه از توی کابینت بر می داره و آب رو داخل کاسه میر یزه و بقیه اش رو هم روی فرش و لباسش و... عاشق پستونک و به قول خودش نی یه ، مهدکودک بهش نمی دن ولی به محض اینکه خونه میرسه نیشو می خواد . اکثر کارهای رها رو تکرار می کنه ، اگه رها جیغ بزنه اون هم می زنه ، بخنده می خنده و... خلاصه مثل طوطی کارها رو تکرار می کنه چند وقت پیش دیدم سی دی رو گرفته و روی سی دی ها می کنه ، مثلاً تمیز شده بعد با لباسش پاک می کنه دقیقاً کاری که رها برای سی دی های خرابش می کنه ، خیلی بچه شادی شده چند وقت پیش باباش خوابیده بود و رفته یواشکی غلغلکش داده عاشق آهنگ و رقصه تا صدای آهنگ می شنوه میره صندلیشو میاره و روش می ایسته و می رقصه ، خیلی وقتها هم تا بره صندلیش بیاره آهنگ تموم شده
خلاصه این دو وروجک خیلی زودتر از اونکه آدم فکر شو کنه دارن بزرگ می شن ، خدایا همه پدر و مادرها و بچه ها رو سالم نگه داره تا این روزهای خوب رو ببینن
الهی آمین