رهاسادات  رهاسادات ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
رونیا ساداترونیا سادات، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

نفس های مامان و بابا رها و رونیا

هفته معلم

1393/2/13 11:38
نویسنده : مامان
71 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه و البته صد سلام به دخمل خوشگل خودم

عزیز مامانی ، امروز 13 آبان ، هفته معلم  هست و من هنوز فرصت نکردم برای خانم سعیدی و وجیهه جون  هدیه بگیرم ،مربی و کمک مربی مهد کودکت رو می گم ، خیلی سعی کردم که امروز با هدیه مهد کودک بری ولی چه کنم ، فرصت پیدا نشد آخه پنج شنبه بعداز ظهر برده بودمت نمایشگاه نقاشی و نمایش عروسکی بچه های بهزیستی ، فکر نمی کردم بایستی و نگاه کنی ولی خیلی خوشت اومده بود ، و تا آخرش با دقت نگاه کردی ، (  بچه ها لباسهای حیوانهای مختلف رو پوشیده بودن و می رقصیدن ) ، پریناز و عمه جون رو هم گفته بودیم بیان ، بعد از آنجا رفتیم خونه مادرجون و...

امروز مادرجون قراره زحمت خرید هدیه ها را بکشه ، آخ کی می رسه که خودت بزرگ بشی و معنی این روزها رو متوجه بشی و  خودت برای خانم معلمت و بخصوص خاله جون فاطی ات هدیه بگیری

راستی دیشب شام همگی رفته بودیم خونه دایی جون غلامرضا ، حسابی با دیانا بازی کردی ، خوب بود ، خوش گذشت ، شب وقتی اومدیم  خونه ، ساعت از 12.5 گذسته بود ولی نمی خوابیدی ، همش بهونه می گرفتی ، آب می خوام ، بیسکویت مادر می خوام و...  بلاخره ساعت 1 شب بود که خوابیدی ، آخه هر وقت دیر می خوابی من و بخصوص بابایی نگران فردا می شیم ، چون خیلی سخت بیدار می شی و بابایی دیر به سر کارش می رسه ،

هر روز صبح ساعت 9 صبح به خونه زنگ می زنم که ببینم بیدار شدی یا نه ، اکثراً خودت گوشی رو می گیری و می گی مامانی سلام من دارم صبحونه می خورم و... آخ قربون سلام گفتنت بشم منبوس

 الان مادرجون زنگ زد و گفت برای خانم مربی ات ، کادوئی گرفته ، فردا می دم ببری

تا بعد عزیزم بای بای

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)